بسم الله الرحمن الرحیم
در سوره مبارکه واقعه، سه دسته از مردم فهرست می شوند: یاران بابرکت، یاران شوم و پیشگامان در خوبی. آنگاه این سه دسته معرفی می شوند: اول پیشگامان، سپس یاران نیک و آنگاه یاران ناپاکی. سپس نعماتی که به پیشگامان، بعنوان بهترین بندگان، در سرای باقی تعلق می گیرد، شمرده می شود تا اینکه به اوج نعمت می رسد و آن اینکه در بهشت هیچ گفتار لغو و بیهوده ای نمی گویند و نمی شنوند، هر چه هست سلام است و سلامتی. انسان با تلاوت آیات این سوره، چنان مدهوش نعمات پیشگامان می شود که به کمتر از آن رضایت نمی دهد و حتی حاضر نمی شود که جزو یاران نیک درآید. در همین سوره و البته در سوره های دیگر اشاره دارد که مرگ مقدر شماست و حتمی است و این امر همه را، و حتی پیشگامان را، شامل می شود.
اما در سوره آل عمران می فرماید: هرگز تصور نکنید آنانکه در راه خدا کشته می شوند، مرده اند. نه اینگونه نیست آنان زنده اند. شهادت مرگ نیست و نوعی از انواع مرگ محسوب نمی شود. در حقیقت شهادت نوع دیگری از زندگی است بگونه ای که پیشگامان (السابقون) به آن غبطه می خورند.
وقتی حضرت امام، رضوان خدا بر او، خالصانه در جمع رزمندگان می فرمود: من همواره به خلوص و صفای شما غبطه میخورم و از خدا میخواهم تا مرا با شما محشور گرداند، همه می دانستند که ایشان احساس واقعی خود را بیان می کند و البته از طرف دیگر می دانستند که هر آنچه دارند، از صفا و خلوص امام گرفته اند، و لذا شدیدا می گریستند و امام سر به زیر بیانات خود را ادامه می دادند. همه ایمان داشتند که ایشان واقعا غبطه می خورند و گفته شان برآمده از یک بیان عادی نیست بلکه با جان و دل می گویند.
شهادت امری است که درک و مفهوم آن در تفکر امثال اینجانب نمی گنجد بلکه باید در تفسیر آن از بزرگ مردی چون امام یاری جست. امام از شهدا اینگونه یاد می کنند که آنان در قهقهه مستانه شان و در شادی وصلشان عند ربهم یرزقونند. در قهقهه مستانه و در شادی وصل. نزد خدایشان هستند و پذیرایی می شوند. این چه جهانی است و چه صفایی؟ شادی آنها را چه زیبا امام تجسم می کنند: در شادی وصل با خدایشان مستانه قهقهه می زنند و خدایشان نیز آنها را متنعم می سازد.
خدایا به ما نیز لذت این وصل را بچشان. خدای مهربان ما را لایق پذیرایی ات بساز. خدای عزیز ما را به جمع با صفای شهدا برسان.